آلماتی -- اداره امور معنوی مسلمانان قزاقستان (دی یو ام کی) در حال پخش مجموعه ای از ویدئوهای مربوط به مصاحبه های انجام شده با افرادی است که در سوریه به «دولت اسلامی» (داعش) پیوستند و بعدها مجرم شناخته شدند.
این طرح بخشی از تلاش برای جلوگیری از افراط گرایی در قزاقستان است.
در این مصاحبه ها که روز ۳ شهریور در سایت Kazislam.kz منتشر شده است، ستیزه جویان سابقی که اکنون زندانی شده اند روایتشان را از رفتن به میدان های جنگ در سوریه، نجات یافتن خود و خانواده هایشان، و بازگشتشان به قزاقستان، جایی که اکنون زندانی هستند، بازگو می کنند.
در سال ۱۳۹۸، هنگامی که داعش آخرین بخش های زیر سلطه خود در سوریه را تحت بمباران های نیروهای ائتلاف از دست می داد، قزاقستان «عملیات جوسان» (خاراگوش تلخ) را آغاز کرد. این عملیات شامل مجموعه ای از پروازهایی بود که تا سال ۱۴۰۰ نیز ادامه یافت. در این عملیات دو ساله بیش از ۷۰۰ تبعه قزاقستان از سوریه به کشورشان بازگشتند.
از میدان نبرد داعش تا کار اجباری در زندان
الماس عاشروف در سال ۱۳۹۲ تحت تأثیر داعش قرار گرفت و تصمیم گرفت برای جنگیدن به سوریه برود.
او که از همسرش جدا شده بود و پسرش را به تنهایی بزرگ می کرد، به رغم داشتن شغلی خوب به عنوان یک بهداشتکار دهان و دندان، قربانی تبلیغات تروریستی شد.
او از شغل خود دست کشید و پسرش را به خویشاوندانش سپرد.
«[اعضای داعش] ادعا می کردند، جهاد در سوریه در حال وقوع است و ما باید برای کمک به مسلمانان به آنجا برویم. آنها ویدیویی از سالمندان، زنان، و کودکان منتشر کرده بودند که شعار می دادند: ای مسلمانان جهان، کجا هستید؟ چرا [برای نجات ما] نمی آیید؟»
عاشروف گفت، آنها به ما گفتند که ما باید پاسخگوی اقدامات خود در روز قیامت باشیم.
به محض این که او وارد سوریه شد، فهمید به حفاظت کردن از کسی کمک نمی کند، اما بازهم سلاحش را بر زمین نگذاشت.
او یادآور شد: «ما با غیرنظامیان عادی، سربازان روسی، و آمریکایی جنگیدیم. سیاست این بود.»
عاشروف در میان شبه نظامیان از رتبه نسبتاً بالایی برخوردار بود و تا زمانی که فرماندهان داعش به دلایلی او را خائن خطاب نکرده بودند، این گروه را ترک نمی کرد.
عاشروف گفت: «اطلاعیه ای از سوی رهبران منتشر شد که در آن گفته شده بود، همه مرتدان باید مجازات شوند. در آن زمان آشوب بزرگی وجود داشت. ارزش جان انسان ها حتی از یک گلوله هم کمتر بود.»
عاشروف به همراه خانواده ای که در آنجا تشکیل داده بود، یعنی همسر و چهار فرزندش، از سوریه گریخت.
در دی ماه ۱۳۹۶، یک سال پیش از آغاز عملیات «جوسان» برای بازگرداندن گسترده افراد از سوریه، او و خانواده اش به قزاقستان رسیدند. وی به دلیل مشارکت در فعالیت های تروریستی به ۱۵ سال «کار سخت» (حبس با اعمال شاقه) محکوم شد.
حتی هم اکنون نیز او کاملاً متوجه نشده است که برای چه چیزی می جنگیده و آن را «حماقت» توصیف می کند.
او گفت که قصد دارد وقتی آزاد شد، فرزندانش را با افتخار بزرگ کند.
بیوه جنگجویان «زبده»
جزیره آسانوا در آذر ماه ۱۳۹۸ از طریق «عملیات جوسان» به قزاقستان بازگشت و به دلیل مشارکت در فعالیت های تروریستی به هشت سال زندان محکوم شد.
وی گفت که او در میان هم سلولی های خود یک فرد منفور است.
آسانوا گفت: «من در سال ۱۳۸۹ نماز خواندن را شروع کردم و یک سال پس از آن، با مردی ملاقات و با او ازدواج کردم. یک سال بعد، آن مرد پیشنهاد داد که ما برای تحصیل زبان عربی چند سالی به مصر برویم.»
او گفت، اما به جای تحصیل در مدارس مجاز زبان، آنها در مراکز غیرقانونی کشور تحصیل کردند؛ جایی که آنها زبان عربی را آموختند و تحت نفوذ شبه شیوخ قرار گرفتند.
یک روز شوهرش به او گفت که برای کمک به «برادران مسلمان» خود به سوریه می رود. چهار ماه بعد، آسانوا نیز در پی او روانه شد و دست آخر در اوج جنگ داخلی سوریه در سال ۱۳۹۲ به اردوگاه ستیزه جویان راه یافت.
شوهر آسانوا به لطف برخورداری از مهارت در زبان عربی، اعتماد فرماندهان داعش را به خود جلب کرد و در یگان رزمی «زبده» عضو شد.
اما او در یک حمله هوایی کشته شد.
آسانوا گفت: «درست پیش از مرگ شوهرم، به او گفتم که می خواهم به خانه بروم، اما او قبول نکرد.»
آسانوا پس از مرگ شوهرش جایی برای رفتن نداشت. او و فرزندانش گرسنه و سرگردان بودند. سرانجام، او و شماری دیگر از زنان به یک اردوگاه کردها گریختند و از آن جا او و فرزندانش به کشورشان بازگردانده شدند.
وی اظهار داشت: «من حالا می توانم با اطمینان بگویم که در سوریه هیچ دینی وجود نداشت. در جایی که جنگ است، بهشتی وجود ندارد. مقصر من هستم که اینجا [در زندان] هستم و از فرزندانم جدا شده ام.»
«زدودن اندیشه های» افراط گرایانه در زندان
اسیلبک ایزبیروف، کارشناس مقابله با افراط گرایی مستقر در آلماتی، گفت، زدودن افراط گرایی در زندان مؤثرتر از خارج از زندان است؛ چرا که زندانیان عموماً در پی بهبود یافتن هستند.
ایزبیروف گفت: «اما [این امر] بیشتر به باورهای درونی این افراد بستگی دارد. اگر یک فرد مومن، برای انتخاب یک ایدئولوژی اشتباه توبه کرده باشد ... زندان مکانی است که می تواند در آن مجدداً آموزش ببیند.»
وی افزود: «اما اگر او تصور کند که مجازاتش ناعادلانه است، خشمگین می شود و تمایلات افراطی او قوی تر خواهد شد.»
او گفت که مقامات زندان باید از منفور کردن تندروهای افراطی خودداری کنند؛ چرا که این امر توانبخشی آنها را دچار مشکل می کند. وی هشدار داد که افراط گرایان محکوم شده آمادگی آن را دارند که به جنایتکاران تبدیل شوند.
رستم سدوئیف، مدیر دفتر کوکشتاو اکنیت، که یک سازمان غیردولتی است و در زمینه اطلاع رسانی و بازپروری افراط گرایان سابق تخصص دارد، گفت که در دنیای خارج از زندان، مسلمانان متدین می توانند به تندرویان تبدیل شوند؛ چرا که آنها در عبادت خود از الهام عاطفی برخوردار نیستند.
او گفت که داعش و دیگر جنبش های ویرانگر به آنها آنچه را که آرزویش را دارند ارائه می دهند.
با این حال، سدوئیف می گوید که موعظه های یرلان آکاتایف، یک روحانی ساکن آلماتی، موجب دلگرمی او می شود. خطبه های این روحانی در مسجد آرین-کاز، افراط گرایان پیشین را جذب خود کرده است.
سدوئیف گفت که آکاتایف که جذبه خاصی دارد، «به جای آموزه های دینی یا قوانین اسلامی، بر اخلاق معنوی تأکید می کند.»
سدوئیف گفت: «او به مسلمانان الهام عاطفی می دهد. کسانی که در گذشته از طرفداران رادیکالیسم بودند، به خطبه های او گوش می دهند. این راهی است تا آنها با موعظه های سنتی اسلامی آشنا شوند.»
آیا تندروها همچنان قزاقستان را به خطر می اندازند؟
سدوئیف و ایزبیروف پیرامون میزان خطری که هنوز استخدام نیروهای افراطی در قزاقستان ایجاد می کند، با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
سدوئیف گفت، با شکست داعش در سوریه، استخدام در قزاقستان کاهش یافته است.
او گفت که استخدام افراط گرایان، چه به صورت حضوری یا از طریق آنلاین، به سختی قابل پیش بینی است.
وی با اشاره به موضوعات مناسب برای خطبه ها گفت: «توجه به توسعه ارزش های معنوی و اخلاقی مسلمانان ضروری است.»
اما دیدگاه ایزبیروف نسبت به خطرات جذب جوانان نگران کننده تر است.
وی گفت که در گذشته، تشخیص پیروان داعش از مسلمانان وفادار آسان بود.
او گفت، اما با توجه به این که طالبان دیگر شورشی نیستند و در افغانستان قدرت را در دست دارند، همسطح مفتی های رسمی کشورهای آسیای میانه به شمار می روند.
وی گفت که افزون بر این، آنها نیز مانند کشورهای آسیای میانه پیرو مکتب فقهی «حنفی» و عقیده «ماتریدی» هستند.
او گفت، از این رو، «چالش تازه ای» به وجود آمده است.