پس از آن که مقامات ایرانی و چینی روز شنبه (۷ فروردین) یک «پیمان همکاری راهبردی» ۲۵ ساله را امضاء کردند، کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی و کنشگران جامعه مدنی از رژیم به دلیل «فروختن ایران» در یک معامله به شدت انتقاد کرده اند؛ معامله ای که در خوشبینانه ترین حالت می توان گفت که جزئیات آن مبهم است.
این توافق ۴۰۰ میلیارد دلاری بخشی از یک طرح گسترده چین برای تأمین مالی پروژه های زیرساختی و افزایش نفوذ جهانی چین است.
این توافق بخشی از برجسته ترین برنامه هزار میلیارد دلاری پکن موسوم به طرح یک کمربند، یک جاده که بیش از پنج سال پیش آغاز شد، است. مذاکرات برای این توافق سال گذشته بحث و جدل های شدیدی را در ایران به وجود آورد و عملاً هیچ جزئیاتی از محتوای آن منتشر نشده است.
پیش نویسی از این سند که پیشتر توسط یک منبع ناشناس درز داده شده است، نشان می دهد که این یک توافق گسترده است و زیرساخت ها، مخابرات، و همکاری های امنیتی را شامل می شود.
بر اساس سند مذکور، این مشارکت موجب گسترش چشمگیر حضور چین در پروژه های بانکی، مخابرات، بندرها، راه آهن، و ده ها پروژه دیگر خواهد شد. در مقابل، چین طی ۲۵ سال آینده نفت ایران را به صورت منظم -- و با تخفیف بسیار زیاد -- دریافت خواهد کرد.
این توافق همچنین خواستار آموزش و تمرین های مشترک نظامی، پژوهش های مشترک، تولید اسلحه، و هم رسانی اطلاعات است.
ناظران می گویند که این توافق انبوهی از تأثیرات منفی را برای منطقه و فراتر از آن به همراه خواهد داشت؛ چرا که رژیم ناتوان و مستأصل ایران زیر سلطه چین جسور و مدعی قرار خواهد گرفت.
یکی از راهبردهای اصلی پکن برای اعمال فشار، بدهی است.
چین وام های گسترده ای را به کشورهای آسیب پذیر در سراسر جهان می پردازد و با آنها قراردادهای سنگین می بندد. این کار در ظاهر برای کمک کردن به ساختن اقتصاد آنها انجام می شود. اما وقتی که این کشورها از بازپرداخت آن وام ها ناتوان می مانند و یا قادر به انجام تعهدات قراردادی خود نیستند، پکن خواستار دریافت امتیازاتی از آنها می شود؛ امتیازاتی که رنج آور هستند.
آن امتیازات شامل حمایت دیپلماتیک از منافع چین یا تخصیص منابع طبیعی یک کشور به صورت عمده بوده است.
گسترش کمکهای چین به ایران همچنین به معنای آن است که چین از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، که یک بازوی نظامی ایران است و رسماً به عنوان یک سازمان تروریستی تعیین شده است، مستقیماً پشتیبانی خواهد کرد.
واکنش ها، محرمانه بودن
پیمان چین و ایران، که به گفته تهران شامل مؤلفه های «سیاسی، راهبردی، و اقتصادی» است، توسط وانگ یی و جواد ظریف، وزیران خارجه دو کشور، امضا شد.
پس از آن که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیشین، تیر ماه گذشته اعلام کرد که مذاکراتی برای «یک توافق جدید ۲۵ ساله با یک کشور خارجی» بدون اطلاع مردم ایران در حال انجام است، جنجال هایی بر سر پیشنهاد این توافق به راه افتاد.
بیشتر کنشگران جامعه مدنی در داخل و خارج ایران در واکنش به امضاء این توافق نامه در شبکه های اجتماعی نسبت به «فروختن ایران به چین» ابراز خشم کردند و رژیم را به دلیل «کرنش کردن در برابر چین» مورد سرزنش قرار دادند.
بسیاری می گویند که پنهانکاری مستمر دولت ایران در مورد محتوای این توافق نشان دهنده عمق امتیازدهی است.
بیش از ۵۰۰ کنشگر جامعه مدنی ایران با امضاء یک تومار آنلاین جمهوری اسلامی را به عنوان یک رژیم رو به زوال که تلاش می کند از طریق یک توافق بلندمدت با چین به بقای خود ادامه دهد، توصیف کردند.
در واکنش به مخالفت های انجام شده در شبکه های اجتماعی، ظریف در توییتر با به کار بردن یک شعر بر خدمت کردن خود به ایران تأکید کرد.
دولت حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، همچنان درباره جزئیات این توافق سکوت کرده است.
یک مقام وزارت خارجه ایران روز یکشنبه در توییتی نوشت که علنی نشدن چنین توافق هایی «غیرمعمول نیست.»
رضا زبیب، دستیار وزارت خارجه در امور آسیا و اقیانوسیه، نوشت که هیچ گونه «تعهدی» برای انتشار جزئیات وجود ندارد؛ چرا که اسناد امضاء شده از «ماهیت حتی نوعی از توافقنامه» نیز برخوردار نیستند و صرفاً «یک نقشه راه و یک چهارچوب برای روابط بلندمدت» هستند.
همزمان اقتصاددانان ایرانی و شرکت های بخش خصوصی، از جمله حمیدرضا صالحی، یکی از اعضای اتاق بازرگانی تهران، همچنان تأکید می کنند که دولت نیازمند آن است که این معامله را علنی کند.
یکی دیگر از موارد انتقاد این است که در حالی که ایران مدعی دفاع کردن از حقوق مسلمانان در خاورمیانه و سراسر جهان است، این گونه پیمان های راهبردی ریاکاری جمهوری اسلامی را آشکار می کند.
به نظر می رسد رفتار بی رحمانه حکومت چین با مسلمانان در استان شین جیانگ -- از جمله شواهد موجود از تجاوز، شکنجه، و آزار جنسی سازمان یافته علیه زنان -- تأثیری بر تصمیم تهران برای نزدیک تر به چین نگذاشته است.
ایران در بحران
بر اساس بیانیه دفتر ریاست جمهوری، روحانی در جریان سفر وانگ میزبان او بود. وی خواستار همکاری های بیشتر شد و ابراز امیدواری کرد که چین «همچنان یک شریک تجاری بزرگ با ایران بماند.»
در شرایطی که ایران با یک بحران ویرانگر اقتصادی مواجه است، علی خامنه ای، رهبر ایران، خواستار روابط عمیق تر با «کشورهایی مانند چین» شده است.
همه شاخص های اصلی اقتصادی در ایران نشان می دهند که با توجه به تورم نجومی، کاهش شدید ذخایر ارزی، و نارضایتی فزاینده نسبت به رهبری کشور، جمهوری اسلامی در شرایط بسیار دشواری قرار گرفته است.
خشم عمومی نسبت به شرایط اقتصادی و معیشتی به نقطه جوش رسیده است. همزمان، ناظران هشدار داده اند که دور بعدی اعتراضات مردمی ممکن است به مراتب خشونت بارتر از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ بر سر افزایش شدید قیمت های سوخت باشد.
نیروهای امنیتی تحت امر سپاه پاسداران با شلیک گلوله به معترضان در چندین شهر و بازداشت و شکنجه صدها نفر به آن حوادث واکنش نشان دادند. بنا بر برخی برآوردها، در آن اعتراضات حدود ۱۵۰۰ شهروند غیرنظامی کشته شدند.
آن اعتراضات گسترده که نظیر آن پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ کمتر دیده شده و بزرگترین آنها پس از اعتراضات به انتخابات مورد مناقشه در سال ۱۳۸۸ بوده است، پس از افزایش ناگهانی قیمت سوخت، در آبان ۱۳۹۸ در سراسر کشور آغاز شد.
گزارش های مربوط به پایین آمدن سرعت اینترنت و قطع و وصل شدن مکرر آن در ایران طی ماه های اخیر نشان می دهد که رژیم ممکن است در تلاش برای سرکوب کردن دور تازه ای از اعتراضات مدنی باشد.
در تازه ترین نشانه ناآرامی ها، نیروهای امنیتی ایران بهمن ماه در نزدیکی مرز پاکستان به سوی سوخت بران غیرنظامی آتش گشودند و این امر سبب به راه افتادن یک خیزش خشونت آمیز شد.