سیاستمداران و تحلیلگران عراقی در گفتوگو با دیارنا ضمن بیان این مطلب که آنها طی ماههای پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، نظامی ارشد ایرانی، شاهد برخی تغییرات سیاسی و امنیتی در عراق بودهاند، آن تغییرات را مثبت ارزیابی کردند.
بیش از سه ماه از کشته شدن فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران در حمله هوایی ایالات متحده در تاریخ ۳ ژانویه در بغداد گذشته است.
تحلیلگران میگویند که با کشته شدن سلیمانی، عراق اکنون از فرصتهای بیشتری برای ابراز استقلال خود و فاصله گرفتن از مداخلههای رژیم ایران، که امنیت آن را تضعیف و منابع آن را غارت میکرد، برخوردار است.
حسین الصافی، پژوهشگر مرکز مطالعات برنامهریزی راهبردی دجله، به دیارنا گفت: «عراق اکنون از فرصت بسیار خوبی برای منحل کردن مافیا و شبکههای مسلحی که طی سالهای گذشته توسط سلیمانی ایجاد شدهاند، برخوردار است.»
او گفت که در سالهای گذشته، این شبهنظامیان مورد حمایت ایران «میلیاردها دلار از ثروت عراق را برای خدمت به پروژههای ایران در منطقه غارت کردند.» وی یادآور شد که با ضعیف شدن این شبهنظامیان، عراق بهتر میتواند استقلال و حاکمیت خود را به نمایش بگذارد.
او افزود که کشته شدن سلیمانی زمانی روی داد که مردم عراق به خیابانها ریخته بودند تا علیه فساد دولتی و نفوذ و مداخله فزاینده ایران در کشورشان اعتراض کنند.
وی گفت: «این امر موجب شد که مردم عادی عراق به یک بازیگر مهم در عرصه سیاسی تبدیل شوند و بر نیروهای سیاسی کشور فشار بیاورد.» با توجه به این موضوع میتوان گفت که عراق در معرض تغییرات مثبتی قرار دارد.
فرصتی برای تغییر
الصافی گفت، اکنون که سلیمانی رفته است، فرصتی برای تغییر وجود دارد.
او گفت که سلیمانی یکی از نیروهای اصلی در زمینه غارت ثروت عراق بود و بر تشکیل دهها گروه شبهنظامی و تامین مالی آنها با استفاده از منابع و ثروتهای عراق، نظارت داشت.
الصافی گفت: «امروز در غیاب او فرصت بسیار خوبی برای برقرار کردن یک صحنه سیاسی کثرتگرایانهتر وجود دارد؛ زیرا او هر جنبش سیاسی مدنی یا ملیگرایانهای که خطرناک تلقی میکرد را تضعیف مینمود.»
وی افزود، میتوان گفت که این دوره اکنون پایان یافته است و ایران قادر نیست جانشینی را بیابد تا کارهای سلیمانی را انجام دهد.
او یادآور شد که در عرصه سیاسی، صداهای تازهای در پارلمان شنیده میشوند که مستقل از رؤسای جناحهایی که به خاطر وابستگیشان به ایران شناخته شدهاند، حرفشان را میزنند.
انتفاض قنبر، رئیس حزب المستقبل (آینده) و نماینده سابق مجلس عراق، به دیارنا گفت: «بیتردید اکنون عراق در وضعیت بهتری قرار دارد.»
وی گفت: «نیروهای ایالات متحده آمریکا با از بین بردن این تروریست [سلیمانی] که تا واپسین ساعات زندگیاش برای از بین بردن روند دموکراتیک در عراق و غارت ثروت آن تلاش میکرد، هدیه بسیار ارزشمندی دادند.»
قنبر گفت که سلیمانی با حمایت از حزب الله لبنان و شبهنظامیان در عراق و سوریه «تهدیدی برای صلح مدنی در عراق محسوب میشد.» وی افزود: «از این رو، از بین بردن او به منزله باز کردن پنجرهای تازه به روی یک آینده بهتر برای عراق است.»
جایگزینی برای سلیمانی وجود ندارد
اثیل النجیفی، رئیس جبهه رهایی ملی و فرماندار پیشین نینوا، به دیارنا گفت: «سه ماه پس از مرگ سلیمانی ایرانیها هنوز نتوانستهاند جایگزینی برای او بیابند.»
او گفت: «آن چه وضعیت دشوار ایران را بدتر میکند، این است که حمایت مالی که پیش از این ایران به شبهنظامیان وفادار به خود ارائه میداد، به میزان چشمگیری کاهش یافته است و این موجب بینظمی و آشفتگی آشکار میان اعضای این گروههای مسلح شده است.»
او گفت: «اعتراضات چندماهه در عراق بیانگر آن چیزی است که در قلب عراقیها میگذرد، و به ویژه نشاندهنده رد سلطه و مداخله ایران بر آنها است.»
احمد الحمدانی، پژوهشگر امور سیاسی عراق، به دیارنا گفت که عراق «از زمان مرگ سلیمانی شاهد تغییرات چشمگیری» بوده است.
او گفت: «از نقطه نظر سیاسی، به رغم آن که بحرانی در رابطه با تشکیل دولت وجود دارد، اما نکته قابل توجه این است که ایران چندین ماه است موفق به اعمال خواسته و یا نظر خود نشده است.»
الحمدانی گفت: «صداها و دیدگاههای ملیگرانهٔ شمار فزایندهای از نمایندگان مجلس و جناحهای سیاسی به وضوح شنیده میشود.»
او یادآور شد: «حتی تصمیم بستن مرز با ایران در چهارچوب اقدامات اتخاذ شده برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا یکی از تصمیماتی بود که به شکل فزایندهای با استقلال عمل توسط مقامات عراق گرفته شد.»
به نمایش درآمدن ملیگرایی عراقی
الحمدانی گفت که گذرگاههای مرزی و بازرگانی از جمله مسائل مهم برای سلیمانی بودند و تاکید او بر واردات کالا از ایران به عراق و اطمینان یافتن از دسترسی ایران به پول نقد، مانع از رشد صنعت و کشاورزی عراق شده بود.
وی گفت که در زمینه وضعیت امنیت ملی در عراق نیز شبهنظامیانی که توسط سلیمانی تامین مالی میشدند، اکنون «پراکندهتر» شده و برای کسب نفوذ و منافع بیشتر به رقابت با یکدیگر پرداختهاند.
او گفت که این شبه نظامیان بدون وجود سلیمانی «ضعیفتر و سردرگمتر هستند.»
وی اظهار داشت که حال و هوای مردم عادی عراق نیز به شکلی است که آنها دیگر نمیخواهند ببینند نیرویی جز نیروهای ارتش و پلیس عراق در این کشور به اعمال اقدامات امنیتی پرداختهاند.
او افزود که مردم عراق این گروههای مسلح را فاقد وفاداری به عراق تلقی میکنند و آنها را «چیزی جز بازوها یا دُمهایی [افراد وابستهای] که منافع ایران را اجرا کرده و یا به آن منافع خدمت میکنند» نمیدانند.
الحمدانی گفت: «بنا بر این، پاسخ به این پرسش که آیا عراق بعد از مرگ سلیمانی وضعیت بهتری دارد یا نه، قطعا آری است.»
او گفت: «نابودی او [سلیمانی] ترس و وحشت شدیدی را در میان رهبران شبهنظامیان که تحت فرماندهی او کار میکردند به وجود آورده است [و آنها میترسند] که مبادا آنها هم سرنوشتی مانند رهبرشان داشته باشند.»