فارس فیاد، کارگردان سوری تباری که برای دریافت جایزه اسکار نامزد شده است، برای ثبت رویدادها و اقدامات بی رحمانه و صبوعانه بشار الاسد، رئیس جمهوری سوریه و فیلم هایی که ساخته است جان خود را به خطر انداخته ودر زندان شکنجه شده است.
با وجودی که در زندان های حکومت سوریه ناخن های فارس کشیده شد و به اعضای خصوصی بدن او شوک الکتریکی فصل کرده بودند اما او کماکان برای ثبت تحولات جنگ هشت ساله سوریه به کار خود ادامه داده است.
اما فارس هنوز در بهت و حیران زندگی زن جوان و پزشکی است که در طی سال های طولانی حصر ویرانگر در منطقه مدیریت یک بیمارستان زیرزمینی را به عهده داشت. این زن جوان موضوع «غار» فیلم جدیدی است که طی هفته جاری در سینماها به نمایش درمی آیند.
فارس گفت «او شاهد وقایع بسیاری بود، حصر وحشیانه و غیرانسانی، طولانی ترین حصر در غوطه شرقی در تاریخ معاصر سوریه ... هیچ کس حتی نمی تواند این شرایط را تصور کند».
امانی بالور، زن جوان و پزشک متخصص اطفال است. این زن جوان موضوع فیلمی در مورد مدیریت شبکه ای از تونل های زیرزمینی و اتاق عمل و بخش های موقتی (بیمارستان) در آخرین پایگاه های تحت کنترل جناح های مخالف (حکومت اسد) در دروازه های ورودی شهر دمشق بود.
بالور و گروه همکارهای او اولین افرادی بودند که به شرایط تعداد زیادی از مردم غیرنظامی، که بسیاری کودک بودند رسیدگی می کردند، وی آخرین امید تعداد زیادی از قربانیانی بود که در سال 2018 هدف یک حمله شیمیایی و موج بی مهابا و ادامه دار بمباران نیروهای حکومت سوریه و نیروهای روسیه قرار گرفته بودند و در نهایت ناچار شدند منطقه را تخلیه کنند.
قیاد گفت که با وجودی که بالور بسیار شجاع بود و روحیه قهرمانانه ای داشت اما متقاعد کردن او در مورد این واقعیت که روایت زندگی او حکایت جالبی برای جامعه جهانی و ساخت فیلم خواهد بود، مدتی طول کشید.
تصاویر دهشتناک و تکان دهنده
بالور از فیاد پرسیده بود «چرا تصور می کنید با وجودی که مسائل بزرگتری اطراف ما وجود دارند، به این مسئله واکنش نشان خواهند داد». این فیلمساز سوری تبار اذعان می کند برای پرسش این پزشک جوان پاسخی نداشت.
او به یاد آورد که در پاسخ به این پرسش بالور گفته بود «من می خواهم سعی کنم، من می خواهم ایمان داشته باشم که مردم به این مسئله واکنش نشان خواهند داد. من فکر نمی کنم مردم (توان این را داشته باشند) که چشم های خود را به روی این تحولات ببندند، چشم های خود را به روی کاری که شما می کنید ببندند».
ثمره این امر، ساخت یک مستند 102 دقیقه ای تکان دهنده و بسیار غمگین است که گروه فیلمبرداری محلی مقیم غوطه مسئولیت تصویربرداری آن را به عهده داشتند و انعکاس دهنده روزگار افرادی است که منطقه هدف موج گسترده بمباران های هوایی قرار دارند، در زیر زمین و در سطح شهر قربانیان این حمله ها و مصدومان را با برانکاردها و با صندلی چرخدار به مناطق امن منتقل می کنند.
کارگردانی فیلم را فیاد به عهده داشته و محصول مشترک نشنال جئوگرافیک و «فیلم های مستند دانمارک» است. فیلم با تماس روزانه او با گروه فیلمبرداری از مناطق تحت کنترل گروه های مخالف (حکومت اسد) در شمال سوریه تهیه شده است.
فیاد اولین کارگردان سوری تباری است که برای ساخت فیلم «آخرین مرد در حلب» در سال 2017 نامزد اسکار شد. او به گروه فیلمبرداری توصیه کرده بود تا زندگی روزمره آشوب زده و مملو از ترس و وحشت مردم را به سبک سینمایی وریته و بدون هیچگونه صدا و یا مصاحبه های مستقیم با دوربین فیلمبرداری کنند.
در بحبوحه ترس و تراژدی دردناک زندگی هر روز، لحظه های ارزشمند و کوتاهی هم در این مستند تصویر شده اند. تلاش های خلاقانه یک پرستار جوان برای پخت غذا با امکانات بسیار محدود و اندک برای 150 نفر تا برگزاری یک جشن تولد مخفیانه با باد کردن دستکش های پزشکی به عنوان بادکنک از جمله تصاویر بکر این مستند هستند.
تصاویر پزشکانی که پس از رویارویی با پیامدهای حمله های مرگبار و ویرانگر گاز کلرین با چالش های بسیاری روبرو بودند، بسیار تکان دهنده و دردناک هستند.
مدیر بیمارستان زن است
فیاد برای انتخاب خانم بالوری به جز شجاعت او یک دلیل دیگر هم داشت. شاید او اولین زنی بود که در جامعه بسیار مردسالار سوریه مدیریت یک بیمارستان را به عهده داشت، امری که در این کشور بسیار نادر و حتی بی سابقه است.
در صحنه های اول فیلم او از جانب همسر خشمگین یک زن مورد عتاب و بدرفتاری قرار می گیرد، او ادعا می کند بیمارستان به این دلیل دارو ندارد که مدیر آن زن است.
فیاد در یک خانواده زن سالار بزرگ شده بود، یک مادر کرد و 7 خواهر داشت. فیاد می گوید از آزار و اذیت و حتی خشونت علیه زنانی که از عرف معمول جامعه سرپیچی می کردند خیلی خوب خبر دارد.
وی تاکید کرد «من نه تنها در معرض شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفتم، صداهای زنانی را می شنیدم که به دلیل جنسیتشان شکنجه می شدند. و من را تهدید می کردند که مادر و خواهرهایم را زندان خواهند کرد».
بعضی وقت ها صداهایی می شنیدم و فکر می کردم صدا مادر و خواهرم است ( که شکنجه شان می کنند).
بلور موفق شد که به شمال سوریه فرار کند و در نهایت از مسیر ترکیه به اروپا پناه ببرد.
خود فیاد هم پیش از آن از مسیر مرز اردن به سلامت به صورت قاچاقی خارج شد و هم اکنون بین خانه خود در کپنهاگ و کار در شمال سوریه در سفر است.