«تبریک و برکت خدا» پیامی بود که سلام راضی سرباز عراقی پس از اعلام نامزدی خودش با دختر اهل تسنن از شهر موصل دراستان نینوا از اقوام و دوستانش شنید.

سلام، 33 ساله که از خانواده ای در الدوره بغداد می آید، گفت که هرگز فکر نمی کرد که بتواند شریک زندگی اش را در شهری بیابد که برای نجات دادن ساکنان آن از «دولت اسلامی عراق وشام» (داعش) می جنگید.

او به دیارنا گفت: «نبرد آزادی سازی موصل آزادی را برای هزاران تن از شهروندانی آورد که براثر آتش تروریستها سوخته اند. اما برای شخص من، مسیر زندگی ام را به کلی تغییر دارد.»

او گفت: «اندیشه درمورد یافتن یک شریک زندگی در فهرست اولویتهای زندگی ام بالا نبود. به دلیل سرباز بودنم، بیشتر توجهم بر جنگ با تروریستها و بیرون راندن آنها از کشورم متمرکز بود.»

او به شوخی افزود: «خانواده ام همیشه از من می پرسیدند که چرا برای ازدواج مردد هستم و من هم جواب معروف با اسلحه ام ازدواج کرده ام را به آنها می دادم.»

اما یک فصل تازه در زندگی راضی در اوایل ماه با حمله نیروهای عراقی به سومر، یکی از حومه های جنوبی موصل و بازپس گرفتن آنجا از داعش آغاز شد.

راضی گفت: «پس ازآن که محله ها را آزاد کردیم، ساکنان از رسیدن ما بسیار خوشحال بودند. با آنها غذا مبادله کردیم. به آنها کمک کردیم و آنها هم به ما یاری رساندند. روابط تنگتر شد و برای آنها مانند برادر شدیم و برای ما مثل اعضای خانواده شدند.»

عبدالرزاق، پدر نامزدش جزو کسانی بود که خانه اش را به روی راضی گشود، جایی که اکثر زمان مرخصی اش را درآنجا می گذراند و درباره موضوع های بسیاری سخن می گفتند.

راضی گفت: «یک روز پس ازآن که تصمیم گرفتم تا سد ترس را بشکنم و از دخترش تقاضای ازدواج کنم و پس ازمشاوره با او و درخواست اجازه، او موافقت کرد» و افزود که به خانواده اش همه جزئیات را ازطریق تلفن گفت و آنها با هراقدامی که انجام می داد موافق بودند.

او گفت: «تا زمانی که موصل به طور کامل آزاد شود منتظر می مانم تا همه اعضای خانواده و دوستانم را برای امضای عقدنامه و برگزاری یک جشن بزرگ عروسی بیاورم. خوشحالی ام بدون شک دوبرابر خواهد شد زمانی که آزادی و پیروزی نهایی برتروریسم به دست آید و دیگر این که ازدواج می کنم.»

ماجراهای مربوط به اتحاد عراقی ها

نبرد برای بازپس گیری موصل هرروز ماجراهای بسیاری به همراه دارد که نشان دهنده اتحاد مردم عراق و پیوندهای متقابل است.

سرتیپ فراس بشار صبری، سخنگوی فرماندهی عملیات نینوا گفت: «ازدواجهایی میان سربازان و خانواده های اهل موصل انجام شده است.»

او گفت: «یکی ازسربازان از استان الناصریه با دختری از محله العربی در شرق موصل نامزد شد که پس از تأمین کمکهای درمانی به مادرش که از عارضه کلیه رنج می برد، او را شناخته بود.»

صبری به دیارنا گفت که یک روابط عاشقانه بوجود آمد که به ازدواج منجر شد.

او افزود: «این مورد، مانند بسیاری از موارد دیگر، نشاندهنده سطح اتحاد مردم عراق با هرپیش زمینه ای، عشق آنان به زندگی، و امیدواری دائمی آنها برای آینده ای است که هیچ جایی برای تروریسم وجود ندارد.»

صبری اشاره کرد، زمانی که عملیات برای آزاد کردن موصل آغاز شد، ارتش شعار «یک دست برای جنگ با تروریسم، یک دست برای کمک به مردم» را سر داد.

او گفت: «هماهنگی میان جنگ و کمک، مهر و باور مردم را نسبت به نیروهای آزاد کننده افزایش داد.»

او گفت: «من شاهد ماجراهای بسیاری بودم که براین هماهنگی تأکید شد، ازجمله درباره سربازانی که نیمی از غذای دریافتی خودشان را به خانواده های فقرو آسیب دیده دادند، یا اینکه چگونه به کمک و نجات شهروندانی پرداختند که درزمان رفتن به خیابان و جشن آزادی به رغم همه خطرات با شلیک تک تیراندازان داعش مورد اصابت قرارگرفته بودند.»

صبری گفت: «با این روحیه و طرز فکر، ما ازبقیه محله های موصل را آزاد خواهیم کرد و دشمنان خودمان را شکست خواهیم داد.»

امیدواری برای فردا

حسن علاف معاون دوم فرماندار نینوا به دیارنا گفت که روابط درحال گسترش ازدواج میان مردم موصل و سربازان درحال نبرد برای آزاد کردن شهرشان، «یک امر شادی بخش است که بازتاب یک تصویر زیبا از جامعه است.»

او گفت: «این یک پیام روشن است به تروریستها که جامعه موصل نسبت به تلاشهای آنان برای مسموم کردن ذهن مردم آن با افکار بیمارگونه و رفتارهای منحرفانه شان مصون است.»

او گفت که پس از آن که موصل ازتجاوز داعش نجات داده شد، جامعه ای از همزیستی، درپی صلح و آزادی خواهد بود که در تاریخ و یک هویت فرهنگی ریشه دارد که اساس آن را نمی توان به آسانی نابود کرد.

علاف گفت: «بسیاری از مردم نام بچه های تازه متولد شده خودشان را مانند نام فرماندهان نظامی می گذارند که هم اکنون در آزادسازی کشورشان شرکت دارند تا با این روش ابرازکننده افتخارشان برای آن فرماندهان باشند.»

او گفت که یکی از نامهای پرطرفدار عبدالوهاب به افتخار ارتشبد عبدالوهاب السعدی است که نبرد برای فلوجه را فرماندهی کرد.

او افزود: «هرجا که افسران و فرماندهان نیروهای آزاد کننده در موصل می روند، جوانان برای گرفتن عکس با آنها می شتابند. اینها و نمونه های دیگر نشاندهنده عمق تعامل مثبت میان شهروندان موصل ونیروهای آزادکننده است.»